سید احسانسید احسان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

روزهای احسان

ناز نازی چشم نخوری:)

1390/10/6 14:39
نویسنده : فاطمه
1,056 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی.

این مال اونه که چشم نخوری.

روزها تا شنبه داره کند میگذره.

منتظر روزیم که ضربان قلبت رو ببینم.

از خدا ممنونم خیلی که بهمون این لطف رو کرده و تو رو به ما میده تا ٧-٨ ماه دیگه.

بابات هم منتظره.

اما تا خودتو تو بغلش ول نکنی، اون قدر که باید دلشو نبردیلبخند

اما مطمئنم تا اولین بار ببینتت، میمیره واست قلب

راستی من دیشب بابایی رو کلی اذیت کردم

نمی دونم چرا پریشون خواب شدم.

نصفه شب باباتو بیدار کردم، بیدار که شده گفتم هیچی بگیر بخوابتعجب

صبح هم هی می گفتم : عجب مشکلی عجب مشکلی!!!!!!!

هی می گفته چی؟ جواب نمی دادم.ابرو

فکر کنم مال هورمونامه.

اما دلم واسه بابایی حسابی سوخت.

گناه داشت.

ناراحت

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

باباش
6 دی 90 22:26
قربان مادر و فرزند میروم هر روز صبح به دربند میروم! معلوم شد که مامانت واسه صدای دزدگیر ماشین منو بیدار کرده بوده بیچاره. بعدا یادش رفته بود