زندگی 1 ماهه من
وجودش نعمت است و برکت...
خیلی خوش میگذرد...
همه لحظاتم پر است از خوشی و خوشی و خوشی...
بی خوابی هایم فدای بوسه ای بر انگشتان کوچکش، دل درد هایش زخم جانم... و لبخند بعد از دل دردش، آرامش وجودم...
همه این ها به کنار، لبخند ها و رضایت های پدرش،
عشق زیبایش به احسان،
آرامشی که از وجود احسان میگیرد،
همه زندگی ام خوشی است و خوشی است و خوشی...
تنها ناراحتی و نگرانی ام دلتنگ شدن برای دست های کوچکش است که روز به روز جان می گیرند و بزرگتر میشوند...
دلتنگ شدن برای لحظاتی که احسان نوزاد است و من تنها حامیش...
آنقدر زود می گذرند این روزها که گاهی از بزرگتر شدنش می ترسم و گاهی خود را با شیرینی های بعدیش تسلا می دهم و گاهی با فکر آوردن نوزادی دیگر...
احسان من ...
زندگی من ...
دوستت دارم.
یک ماهگیت مبارک :)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی